خواب جبهه
دیشب دوباره خواب دیدم کربلا را
کرب و بلای پاک و خوب جبهه ها را
دیشب دوباره جان ما پرواز میکرد
با روح سبز شهدا همراز میکرد
دیشب تمام جبهه ها بوی جنون داشت
اندر کنام عشق جاری جوی خون داشت
دیشب سبو از دست ساقی میگرفتم
با جبهه ای های خدا معنی گرفتم
دیشب کلاس عشق بود و تست مردی
غیرت کلام اول و هم پایمردی
دیشب میان جبهه مجنون میشدم من
کل خلایق لیلی و مفتون شدم من
دیدم که جان را بر سر میخانه دادن
اول کلام عشق و دل بر دوست دادن
+ نوشته شده در جمعه ۱۳ فروردین ۱۳۸۹ ساعت توسط ✍ قلم شكسته
|